خدانوشت محمد (ص)

سروده:سيده صديقه عظيمي نيا فرزندشهيدسيدمحمدرضاعظيمي نيا

مبعث ختمي مرتبت حضرت محمد (ص) مبارك باد


خدانوشت محمد........

شبي كه منبر و محرابِ مسجدالاقصي ،خلافِ عقربه هاي زمانِ خود چرخيد

«نگارمن كه به مكتب نرفت وخط ننوشت» ، به غمزه مسئله آموز قوم خود گرديد


فرشتگانِ خدا شانه هاي اَمنش را ، به احترامِ رسالت سه بار بوسه زدند

ونون والقلم آن شب نزول كرد آنگاه ، خدانوشت «محمد» دلِ قلم لرزيد


شبِ عروجِ محمد به آسمانها بود ، و جبرئيلِ امين بازمانده از پرواز

وضوگرفت قلم باگلاب ونامش را ، به صفحه صفحه ي هفت آسمانِ شب رقصيد


شكست يك يكِ بتهاي كعبه ثابت شد ، خدا يكي و يداله فوق ايديهم

بهشت و آتشِ نمرود اتفاق افتاد ، شبِ سياه سرآمد ، سپيده باز دميد


قبيله اي كه براي هميشه نسل به نسل ، رداي جادو و جهل وخرافه برتن داشت،

براي دختركان ماه ارمغان آورد ، و سرنوشت سياهش به سيبِ سرخ رسيد


براي پاسخِ آخر به امتحانِ خدا ، حرير سبز رسالت به دوشِ خسته گرفت

حرا پر از هيجان و ترانه بود آن شب ، وكوهِ نور درونِ خودش نمي گنجيد


شبيهِ لرزشِ كسري غريب و مبهم بود ، حلولِ حسِ عجيبي كه در وجودش داشت

به ابروانِ گِرِه كرده دلبري مي كرد ، و از دو چشمِ سياهش نفوذ مي باريد


شبِ بلوغِ سحر بود و مبعثِ موعود ، كه جد عاشق و شاعرپسندِ من احمد

به قلبِ عاشقِ شاعر سي و سه پل مي زد ، وُ از رگ و پِيِ كاشان گلاب مي جوشيد


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا